Indicators on داستان های واقعی You Should Know

زوجی برای مشاوره نزد من آمدند. از همان ابتدا غم و یأس در چهره‌شان موج می‌زد. هر دو جوان و محجوب بودند؛ رامین و نازنین پسر عمو و دختر عمو بودند، این داستان آنهاست.

قوانینِ خوب رو دوست دارم… برای خودتون؛ دلتون؛ حالتون و خانوادتون قانون هاي‌‌‌ قشنگ بذارید؛ بعداً حسرت قانون هاي‌‌‌ گذاشته نشده رو نداشته باشید!

این «خانه احضار» کذایی، که در آن پرون‌ها ماوراءالطبیعه را تجربه کردند، اخیراً توسط دو مالک جدید خریداری شده است.
Rastannameh
او به اولین صعود هیت اعزامی کوه هود پیوست. همسر او به همان اندازه در جامعه فعال بود و در اتحادیه زنان و انجمن امداد بانوان شرکت می‌کرد. او همچنین به تأسیس خانه مارتا واشنگتن، محل سکونت زنان شاغل، کمک کرد.

آنسون داستان را از جایی شروع می‌کند که یک زوج جوان یک‌ سال پس از این جنایت تصمیم می‌گیرند این ملک زیبا و چشم‌گیر را با قیمتی پایین‌تر از ارزش واقعی خود خریداری کنند. ناگفته پیداست که به چه علت مشتریان دیگر با قیمتی پایین‌تر هم راضی به خریداری این ملک نیستند!

دانیل لوتز (در آن ماه که خانواده‌اش در آمیتیویل زندگی می‌کردند کودک بود)، می‌گوید که هنوز درباره زمان اقامتش در آن‌جا کابوس می‌بیند.

فضای داخلی دارای یک راه پله مرکزی بزرگ، کف سنگ مرمر و حتی یک آسانسور و رستوران سیار بود. این عمارت در سال ۱۹۱۴، زمانی که آقای پیتوک نزدیک به ۸۰ سال و همسرش ۶۸ سال داشت، تکمیل شد.

من می‌گفتم اگر من غر می‌زنم و اگر ایرادی دارم بیا با هم پیش مشاور برویم، بیا مشکلاتمان را حل کنیم تا زندگی درست شود ولی انگار او تمایلی به حل مشکل نداشت.

در سپتامبر ۱۹۴۴، دوروتی پورسل ۱۹ ساله با درد معده از خواب بیدار شد؛ کاملاً غافل از اینکه در شرف زایمان است. او نوزادش را از پنجره به بیرون پرت کرد و متعاقباً این کار نهادینه شد.

نام‌گذاری با توجه به نام آن کنیز جوانی انجام شد که گفته شده است توجه صاحب مزرعه، کلارک وودراف، را به خود جلب کرده بود.

دو گدا در خیابان نزدیک کُلوسیُو شهر رم کنار هم نشسته بودند. یکی از انها روی زمین صلیبی گذاشته بودو دیگری یک ستاره داوود.

او گفت: «چیزهایی که در آن‌جا اتفاق افتادند بسیار ترسناک بودند. هنوز هم صحبت در مورد آن، مرا متأثر می‌کند.»

مغز دخترک وحشت زده، سریع شروع به کار کرد. هر دو در جلو را قفل کرد. سپس روی صندلی عقب پرید و درهای عقب را نیز قفل کرد.

گیفت‌شاپ هتل نیز پدیده‌های غیرقابل توضیحی را تجربه کرده است. مثلا اقلامی از قفسه‌ها خارج می‌شوند و اغلب از سمت راست به بالا فرود می‌آیند.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *